«وارثان عاشورا»
پدیدآور: علی صفایی حائری (عین.صاد)
ناشر: لیلة القدر
تعداد صفحات: ۲۹۰
«وارثان عاشورا» کتابی از دیروز تاریخ برای امروز و فردای ما است؛ کتابی که از بنیامیه سخن میگوید تا به آمریکا برسد؛ کتابی که از فرعون و ساختار حکومتش سخن میگوید تا به تمدّن مدرن برسد؛ کتابی که از ریشههای بدعهدی کوفیان سخن میگوید تا به غربت امروز امامزمان عجلالله فرجه برسد.
کتاب «وارثان عاشورا» برگرفته از سخنرانیهای مرحوم عین صاد در محرم سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷ است. وی ریشهی نابسامانی امروز جامعهی بشری و جامعهی دینی را میکاود و به مخاطب نشان می دهد.
مباحث مربوط به فصل نخست در موضوع اضطرار به حجت را شاید بشود گفت مهمترین و عمیقترین و جذّابترین بخش کتاب است.
در فصل حق و شبهه، بیان میدارد که چه میشود جامعه دچار شبهه میشود و چگونه شبهه به فتنه و در نهایت به بدعت و گمراهی میانجامد؛ نیز بیان میدارد که چگونه در بستر شبهات و فتنهها میشود حق را شناخت و به آن پایبند بود و آن را یاری کرد.
فصل مربوط به احیای امر در پی این است که بیان کند اولاً چگونه امر اهلبیت علیهمالسلام را احیا و در پی آن چگونه قلب خود و اطرافیان و جامعه را بیدار کنیم.
فصل پایانی هم با عنوان وارثان عاشورا یکی از کاربردیترین و مهمترین فصول کتاب محسوب می شود که پاسخی عینی به پرسش «برای یاری ولی خدا چه باید کرد و چگونه باید کرد» است. از بررسی باریکبینانه و عمیق و ظریف سیرهی بزرگانی چون مسلم بن عقیل، هانی بن عروه، حرّ بن یزید ریاحی و عباس بن علی سلامالله علیهم اجمعین به این دو پرسش پاسخ گفته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
مسأله انتظار ما از حجت مسأله توسل را توضیح میدهد. این درست که ما آنها را شفیع و همراه طلب خود ساختهایم و حتی نمک طعام و رنج فرزندانمان را با آنها در میان میگذاریم و این درست است که ما جز از اینها نمیخواهیم ولی درستترین این است که از اینها جز خودشان را نخواهیم و از آنها برای رسیدن به بتها و عروسکهای حقیر و ناچیزمان استفاده نکنیم و اینها را برای رسیدن به این آرزوهای کوچک زیر پا نگذاریم تا آنجا که با اشک و سوز بگوییم مهدی جان! آقا جان! اگر جواب مرا ندهی بر میگردم...
راستی به کجا بر میگردیم؟ به سوی چه کسی و در چه دنیای بزرگ و کوچکی؟
ما همهی این راهها را تجربه کردهایم و از همهی بنبستها زخم خوردهایم تا به اینها روی آوردیم. حال چگونه با برآورده نشدن خواستههای کوچکمان و مستجاب نشدن دعاهای ریز و درشتمان از اینها بر میگردیم و با آنها قهر میکنیم.
اگر ما به خاطر این خواستهها از اولیای خود بریدیم و حتی در دلمان بر آنها خرده گرفتیم، معلوم میشود که ما این خواستهها را از آنها ضروریتر و مهمتر میدانیم و در هنگام تعارض، آنها را زیر پا میگذاریم، و بر آنها میشوریم.
در حالیکه آنها آمدهاند تا به من بیاموزند که چگونه با رنجها برخورد کنم و چگونه از نعمتها به غرور و تکاثر نرسم و چگونه در هر موقعیت، موضعگیری مناسب (با شأن بندگی) داشته باشم.
[ چهارشنبه سیزدهم تیر ۱۴۰۳ ] [ 12:16 ] [ کتابخانه ارسنجان ]
[ ]
كتابخانه ارسنجان...
ما را در سایت كتابخانه ارسنجان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : marsanjanliba بازدید : 7 تاريخ : پنجشنبه 14 تير 1403 ساعت: 22:56